اصولا در قانون اساسی جمهوری اسلامی بطور عموم این حق برای همه افراد ملت در نظر گرفته شده است که بر اساس استدلال و تفکر خود از یک سلسله عقاید و آراء سیاسی برخوردار باشند .
از طرفی نهاد بسیج هم جوشیده از متن مردم و به مثابه پیش قراول و پیشتاز دفاع و حمایت از اهداف نظام و سیاست های آن تلقی می شود . لذا اگر برای یک عضو جامعه اسلامی شایسته نیست که از امور مربوط به حکومت بی اطلاع باشد به طریق اولی برای یک عضو بسیج لازم و ضروری است که نسبت به مسائل سیاسی بالاترین حد رشد و آگاهی را داشته و از بینش و ذهن تحلیل گری برخوردار باشد .
مولای متقیان علی (ع) در این خصوص می فرماید : العالم من عرف قدره و کفی بالمر جهلا ان لایعرف قدره ( دانا کسی است که قدر و منزلت خود را بشناسد و جهالت و نادانی را همین بسی که جایگاه خود را نشناسد .
بنابراین شناخت منزلت سیاسی برای بسیجی یک ضرورت بوده و داشتن تفکر سیاسی از بدیهیات هویت بسیجی است . از طرفی بین هویت سیاسی و هویت دفاعی پیوندی ناگسستنی وجود دارد و هر کدام لازم و ملزوم یکدیگرند و اگر بسیجی مشی سیاسی نداشته باشد نمیتواند از عهده دفاع از کیان انقلاب اسلامی و دستاوردهای عظیم آن برآید .اگر بسیجی فاقد بینش صحیح سیاسی و بصیرت و آگاهی باشد هر لحظه ممکن است در نقطه ای و در بروز حادثه ای دچار شک و تردید شود و در آن لحظه کارایی خود را از دست بدهد .
به عبارت دیگر بینش سیاسی در بسیج موجب می شود که بزرگی یک حادثه هرگز همت و کارایی اعضا و فرماندهان را در مقابله با آن کاهش ندهد و یا کوچکی یک واقعه آنان را از اهتمام به دفعش بازندارد . چرا که فرماندهان و اعضای بسیج می بایست هر حادثه و هر واقعه ای را در یک تصویر کامل مشاهده کنند و نقش خود را در عمل به وظایف به روشنی تشخیص و انجام دهند .
علاوه بر اینها نیروی بسیج با انقلاب تولد یافته و در فضای آن نشو و نما نموده اند و الگو ارزش ها و اعتقادات کامل جامعه و در واقع نمادهای عینی و خارجی اندیشه و هدف نظام و رهبری محسوب می شوند از طرفی بینش و تحلیل صحیح سیاسی جز لاینفک مقوله کاری بسیج به شمار می رود .
لذا قادر به اثر گذاری به جریانات سیاسی کشور می باشد . از این رو تقویت و افزایش توانایی درک و تحلیل سیاسی در بسیج تداوم موفقیت این نهاد مقدس در صحنه های مختلف و مصونیت اعضای آن از افتادن به اشتباه و خطا خواهد شد و بی توجهی به این عامل مهم خطر از دست دادن نیروهای اصلی و سازنده را در پی خواهد داشت و بدیهی است که اگر حکومتی نیروهای اصلی خود ا از دست بدهد هیچگاه به اهداف عالیه خود نخواهد رسید . در نتیجه بر مسئولین مجریان و برنامه ریزان سیاسی جامعه است که بمنظور استفاده مفید از نیرو و توان بسیجی شرایطی را فراهم کنند تا با تحقق و حفظ هویت سیاسی شاهد تاثیر فعال و سازندگی موثر آن در میدان عمل باشیم و اینک بسیجی خود را بعنوان سالم ترین و متعهد ترین نیرو برای سازندگی کشور عرضه کرده است .
مناسبات اجتماعی و روابط انسانی جامعه را به گونه ای تنظیم نمایند که نیاز دائمی و حضور همیشگی نیروی بسیجی را در مصادره امور مسئولیت های کلیدی جامعه طلب کند